گاهی ضعف نفس سبب میشود که با استناد نادرست به برخی وقایع روشن مثل کربلا یا آیات قرآن، برای مواضع نادرستی مبناتراشی شود!
شبهه
حسن فریدون (روحانی): «قرآن در زمانی که وضع مسلمانان از لحاظ روحیه، عالی بود، میگوید یک به ده، یعنی اگر دشمنان شما ده برابر شما بودند، میتوانید با آنها بجنگید، اما اگر مثلا 20 برابر شما بودند، دیگر حق حمله را ندارید. پس از مدتی هم قرآن فرمود شما فعلا شرایط روز اول را ندارید، بنابراین یک به دو؛ و تنها در صورتی که دشمن حداکثر دو برابر شما بود، اجازه حمله دارید. این آیات همراه با سیره پیامبر [ص] نشان میدهد که برخورد با قدرتهای جهان در شرایط متفاوت، فرق میکند.»[1]
گویا میخواهد بگوید که اول انقلاب ما وضع ایمانی بهتری داشتیم و با دشمنی که ده برابر قویتر بود حق مقابله داشتیم و الان نه ما وضع سابق داریم و نه آمریکا ده برابر قویتر از ما است؛ بنابراین: «تنها در صورتی که دشمن حداکثر دو برابر شما بود، اجازه حمله دارید» و فرضاً ایشان قدرت ایمان مردم را عالی بداند و اگر «قدرتهای جهانی (آمریکا و انگلیس و فرانسه و آلمان و کانادا و اسرائیل و عربستان و …) بیش از ده برابر ما شد، باید سازش کنیم و طبعاً سازش یعنی پذیرش شرایط آنان، وگرنه ما که امکان جنگ و مقابله نداریم! نتیجهاش هم همین ذلتی است که 8 سال است بر کشور تحمیل میشود!
یک. پاسخ اجمالی به شبهه
اولا قدرت در مناسبات روابط بینالملل معمولا به «قدرت رئالیستی» (زور با ارجاع به تسلیحات) معنا میشود ولی «قدرت اسلام»، با آن فرق دارد و مؤمن باید به غیب و قدرت غیبی ایمان داشته باشد؛ ثانیاً بحث 1 به 2 نیست و قدرت مؤمنین در دل «نظام» مطرح است؛ ثالثاً قدرت دفاعی با قدرت تهاجمی، فرق میکند؛ رابعاً برداشت عددی یاد شده نیز نادرست است.
دو. پاسخ تفصیلی علمی به این شبهه
تفاوت فرد و نظام
خداوند نگفته است که قدرت یک به دو یا یک به ده، بلکه فرموده است که اگر 20 پایوَرز باشید بر 200 نفر چیره میشوید و اگر 100 پایوَرز باشید به 200 نفر چیره میشوید. پس قدرت مربوط به «فرد» تنها نیست؛ بلکه مربوط به فردی از «نظام» است.
نظام کنونی ایران، «پیشنظام» است که مبتنی بر دو ستون نیرومند «امام» و «امت» است. اما این دو ستون باید به پنج لایه نظام پیشرفته تبدیل شود؛ چیزی که کلیات آن را امام خامنهای در «بیانیه گام دوم» آوردهاند و ما قریب به 20 سال روی این نظام پیشرفته کار علمی و میدانی کردهایم: «الْعُقُولُ أَئِمَّةُ الْأَفْکارِ وَ الْأَفْکارُ أَئِمَّةُ الْقُلُوبِ وَ الْقُلُوبُ أَئِمَّةُ الْحَوَاسِّ وَ الْحَوَاسُّ أَئِمَّةُ الْأَعْضَاء».[2] عقلها، امامان فکرها هستند و فکرها، امامان دلها هستند و دلها امامان حسّها هستند و حسّها، امامان عضوها هستند.
اندازه نیرومندی نظام
به هر میزان که نظام بتواند از لایههای خود درستتر بهرهمند شود، قدرتش بَسیارتر میشود؛ به گونهای که قوت یک نفر از این نظام، میتواند بیش از قدرت دو، ده یا حتی چهل نفر یا حتی هزار نفر باشد.
1. تبیین کلی قدرت نظام
خدای دانا پس از روشن شدن ولیّ امر و وفاداری مردم به وی میفرماید که امروز کسانی که کفریدند از دین شما مأیوس شدند؛[3] در اینجا دیگر تعداد یک به دو یا یک به ده مطرح نیست و تمام قدرتهای شرق و غرب را شامل میشود.
قدرت دفاعی نظام
البته این قدرت بیشتر در بُعد دفاعی مورد توجه قرار دارد؛ زیرا اقدام اسلام، اساساً قرآنی و فکری و فرهنگی است.
خدا به گونهی آشکارتری نیز به این مطلب اشاره میکند که اگر دشمن به جنگ شما بیاید، بیتردید واگریز خواهد شد و آنگاه یاوری نخواهد یافت.[4]
قدرت هجومی نظام
اگر گاهی نیاز به اقدام جنگی باشد، در اینجا نیز قرآن قاعدهی مطلق داده است؛ مشروط بر این که افراد یادشده، پایورز باشند نه این که اهل حقوق نجومی باشند و از «نهری» که به آن آزمایش میشوند، با عنوان «سفره انقلاب» بخورند و بچرند. خداجویان میگویند که «بسا گروه اندکی که با خواست خدا، بر گروه بسیار پیروز شوند».[5]
یکی از راههای یاری الهی، ایجاد رعب و وحشت در دل دشمن و دستیابی به پیروزی باورنکردنی است: «و قذف فی قلوبهم الرعب».[6] روشن است که سلاح رعب، کمّیت نمیشناسد؛ اگر 5 هزار نفر دچار رعب شوند، میگریزند و 5 میلیون نفر نیز دچار رعب شوند، میگریزند.
تحلیل کلان این قدرتمندی
طبعاً جهان ناموسی دارد که اگر در راستای قوانین و ناموس جهان حرکت کنیم، قدرت جهان در کنار قدرت نظام قرار میگیرد و این بحث غیبی نیست. بنابراین «اگر شما مؤمن باشید» شما برترید؛ زیرا بر طبق ناموس عالم حرکت میکنید.[7] از همین رو میفرماید اگر نظام «حزبالله» شکل بگیرد، آنان قطعا غالب هستند.[8]
ب. تبیین جزئی قدرت نظام
در اینجا به مصادیق نیرومندی نظام در دو عنوان «قدرت کمّی مبهم» و «قدرت کمّی معدود» میپردازیم:
قدرت کمّی مبهم
قدرت کمّی بر دو گونه است؛ قدرتی که منشأ آن «واقعی» است و قدرتی که منشأ آن «خیالی» است:
قدرت کمّی مبهم با منشأ واقعی
هم قاعدهی کلی بر نزول ملائکه[9] داریم و هم در برخی جنگها؛ مانند احزاب و حنین، به سربازان نامرئی الهی اشاره شده است.[10] شواهد زیادی بر رخداد این گونه یاریهای الهی در برخی مقاومتهای مقدس امروزی نیز بوده است.
قدرت کمّی مبهم با منشأ خیالی
خدا گاهی تعداد دشمن را در «نظر» مؤمنین کم میکند تا مؤمنین دچار نگرانی نشوند و یا تعداد مؤمنین را در نظر دشمن کم میکند تا دشمن دچار خوش خیالی شود.[11] این ابزار را پیشتر در بحث فقه امنیت رسانه تبیین کرده بودیم.
قدرت کمّی شمردنی
اگر کسی بتواند به درستی و با تکیه بر ظرفیتهای پنج لایهی نظام، کار را سامان دهد، قدرت او میتواند از دو برابر تا 40 یا هفتصد و حتی چند برابر این عدد برسد. در این راستا، خدا در قرآن و نیز اهلبیت در روایات، اعدادی را به تناسب تراز نظام، بازشماری کرده است:
1. قدرت 10 برابر: اگر 20 پایوَرز باشید، بر 200 نفر چیره میشوید.[12]
2. قدرت دو برابر: اگر کمی سست شوید، 100 نفر از شما بر 200 نفر از دشمن چیره میشود.[13]
3. قدرت 40 برابر مردم آخر الزمان: امام باقر (ع) به مردی که برای یاری ولایت میگریست فرمود هنگامش که فرا رسد هر مردی از شما قدرت 40 مرد خواهد داشت و اگر ارادهشان به کوه بخورد، آن را بر میکَند.[14] به نظر میرسد که شمارهی 40 در اینجا، صفت مبهم برای زیادی قدرت باشد؛ چون چهل مرد هرگز نمیتوانند کوه را از جا برکنند.
4. قدرت 700 و بلکه چند برابر آن. خداوند میفرماید که انفاق مؤمن برکت دارد به گونهای که مثل دانهای است که 7 خوشه برویاند و در هر خوشهای صد دانه باشد و افزون بر این، خدا برای هر کس که بخواهد، چندین برابر میکند.[15] به قیاس اولویت، اگر انفاق جان و توان رزمی نیز خالص و در بافت نظام انجام شود، چنین برکتی خواهد داشت.[16]
علاوه بر این، خدا میتواند هزاران یا صدها هزار فرشته را به یاری جبهه حق بفرستد.[17]
سه. پاسخ تفصیلی عملی قدرت آخر الزمانی نظام اسلام
غلبهی جریان مقاومت به سرداری شهید سلیمانی بر بیش از هفتصد، بلکه بیش از 1500 برابر قدرت مادی را میتوان در میدان عملی و نه مباحث نظری، مشاهده کرد؛ ابتدا به امکان این مسأله در به کار بردن تدبیر از سوی قدرت شیطانی رژیم اشغالی توجه میکنیم:
مهارت قدرت مادی
ارتش عربی شش کشور با وجود برتری پنج تا ده برابر عناصر قدرت ظاهری در ژوئن 1967، در مدت 6 روز از اسرائیل شکست سنگینی خوردند[18] و بخشهای بسیار زیادی از سوریه، اردن و مصر نیز اشغال شد. ارتش عربی 970 جنگنده در اختیار داشت؛ یعنی بیش از سه برابر تعداد جنگندههای اسرائیلی (300 عدد) و تعداد سربازان آنان نیز (290 هزار نفر) بیش از 12 برابر سربازان اسرائیلی (24600 نفر) بود.[19]
قدرت 1000 برابری جبهه غربی – عبری – عربی – ترکیه
آ. ناکامی اسرائیل در جنگ 30 ساعته غزه
سردار سلیمانی با همین اسرائیلِ پیروز بر ارتش 6 کشور عربی در طول 6 روز، کاری کرد که اکنون همین اسرائیل با کمک آشکار و نهان چندین کشور عربی و آمریکا و اروپا نمیتواند با غزه که دستکم هزار برابر ضعیفتر از آن سپاه شش کشور عربی است و سالها از زمین و هوا و دریا محاصره است، بیش از 30 ساعت شاخبهشاخ شود. لذا امام خامنهای فرمود که «به شهید حاج قاسم سلیمانی، به چشم یک فرد نگاه نکنیم؛ به چشم یک مکتب، یک راه و یک مدرسهی درسآموز نگاه کنیم.»[20]
ب. شکست تمام دشمنان ایران و بشر در پشت نقاب داعش
چنانکه در نمودار مشاهده میکنید، قدرت رئالیستی و حتی قدرت نیمهسخت و نیز قدرت نرم رسانهای تمام جریان اصلی دنیای غرب و عرب و حتی ترکیه و اسرائیل، برای شکست دادن دولت سوریه بسیج شدند. فقط بودجهای که کشور آمریکا برای این کار مصرف کرد، مبلغ 7 هزار میلیارد دلار (7 تریلیون دلار) بود. از هزینههای عربستان و امارات و قطر و ترکیه و بحرین و اسرائیل چشم میپوشیم. این در حالی است که هزینهی ایران در این مصاف کمتر از 5 میلیارد دلار بود و این یعنی قطعا بودجه و امکانات جبههی غربی – عبری – عربی – ترکی بیش از 1500 برابر جبههی حق بود؛ علاوه بر اینکه ایران نه خط مرزی مشترکی با سوریه داشت و نه نیروی هوایی یا دریایی ایران میتوانست فعال شود. حتی خط هوایی ماهان را به سبب یک پرواز به سوریه، تحریم کردند و حتی عراق را نیز تا بغداد فتح کردند و از سوریه چیزی جز بخش کوچکی از دمشق باقی نمانده بود. اما ایران ایستاد و از «جنگ احزاب» جدید غربی، عبری، عربی و ترکی نهراسید؛ با اینکه در داخل ایران نیز کسانی مثل هاشمی رفسنجانی و سرمایههای اسرائیل (برخی اصلاحطلبان) و نیز احمدینژاد نظرات دیگری داشتند. ایران ایستاد تا توانست حتی «روسیه» را که شأن ابرقدرتی داشت به زیر چتر و فرمان خود بیارود.
این را مقایسه کنید با شکست روسیه در حمایت از دولت قانونی روسگرا در اکراین، که در هر دو انقلاب رنگی انجامشده از سوی غربگرایان، و صرفا با چند تا چماق و ترقه هیچ کاری از دستش برنیامد؛ تا معلوم شود که قدرت سردار سلیمانی در دل نظام اسلامی چقدر است!
آری! نباید «ترس» را ذیل عنوان «اعتدال» تئوریزه کرد و به رنگ «عقلانیت» به مردم فروخت و قرآن را با برداشتهای نادرست، قربانی ترس خویش کرد و حتی از کربلا درس مذاکره گرفت. اینها شرمآور است.
اساساً اسلام نظریهی قدرت رئالیستی را نظریهای سست و نادرست میداند و نظریهی قدرت در نظام اسلام را باید از مکتب سلیمانی بازشناسی کرد. سردار علم و بصیرت «علامه مصباح» نیز در عرصهی علمی و بصیرتی همان نقش و قدرت سردار سلیمانی را در مقابله با جبههی باطل ایفا کردند.
با کمک برادر حسن احمدی ماژین ــــــــــــــــ
[1]. روحانی (فریدون)، حسن، امنیت ملی و دیپلماسی هستهای، تهران: مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام، سوم، 1391؛ ص: 82.
[2]. کراجکی، محمد، کنز الفوائد، 1: 200.
[3]. «الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذينَ كَفَرُوا مِنْ دينِكُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتي وَ رَضيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ ديناً» مائده، 3.
[4]. «وَ لَوْ قاتَلَكُمُ الَّذينَ كَفَرُوا لَوَلَّوُا الْأَدْبارَ ثُمَّ لا يَجِدُونَ وَلِيًّا وَ لا نَصيراً» فتح، 22.
[5]. «فَلَمَّا فَصَلَ طالُوتُ بِالْجُنُودِ قالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَليكُمْ بِنَهَرٍ فَمَنْ شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَ مَنْ لَمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي إِلاَّ مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ فَشَرِبُوا مِنْهُ إِلاَّ قَليلاً مِنْهُمْ فَلَمَّا جاوَزَهُ هُوَ وَ الَّذينَ آمَنُوا مَعَهُ قالُوا لا طاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجالُوتَ وَ جُنُودِهِ قالَ الَّذينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا اللَّهِ كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَليلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَ اللَّهُ مَعَ الصَّابِرينَ» بقره، 249.
[6]. «ما ظَنَنْتُمْ أَنْ يَخْرُجُوا وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ مانِعَتُهُمْ حُصُونُهُمْ مِنَ اللَّهِ فَأَتاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَيْثُ لَمْ يَحْتَسِبُوا وَ قَذَفَ في قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ يُخْرِبُونَ بُيُوتَهُمْ بِأَيْديهِمْ وَأَيْدِي الْمُؤْمِنينَ فَاعْتَبِرُوا يا أُولِي الْأَبْصارِ» حشر، 2.
[7]. «وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِين» آل عمران، 139.
[8]. «وَ مَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الَّذينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُونَ» مائده، 56.
[9] «إِنَّ الَّذينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ » فصلت، 30.
[10]. «إِذْ جاءَتْكُمْ جُنُودٌ فَأَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ رِيحاً وَ جُنُوداً لَمْ تَرَوْها». احزاب، 9. مربوط به جنگ احزاب. «وَ يَوْمَ حُنَيْنٍ … وَ أَنْزَلَ جُنُوداً لَمْ تَرَوْها». توبه، 26.
[11]. «إِذْ يُريكَهُمُ اللَّهُ في مَنامِكَ قَليلاً وَ لَوْ أَراكَهُمْ كَثيراً لَفَشِلْتُمْ وَ لَتَنازَعْتُمْ فِي الْأَمْرِ وَ لكِنَّ اللَّهَ سَلَّمَ إِنَّهُ عَليمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ. وَ إِذْ يُريكُمُوهُمْ إِذِ الْتَقَيْتُمْ في أَعْيُنِكُمْ قَليلاً وَ يُقَلِّلُكُمْ في أَعْيُنِهِمْ لِيَقْضِيَ اللَّهُ أَمْراً كانَ مَفْعُولاً وَ إِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُور» انفال، 43 و 44.
[12]. «يا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنينَ عَلَى الْقِتالِ إِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ عِشْرُونَ صابِرُونَ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ» انفال، 65.
[13]. «الْآنَ خَفَّفَ اللَّهُ عَنْكُمْ وَ عَلِمَ أَنَّ فيكُمْ ضَعْفاً فَإِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ مِائَةٌ صابِرَةٌ يَغْلِبُوا مِائَتَيْن» انفال 66.
[14]. «… إِنَّهُ لَوْ قَدْ کانَ ذلِک، أُعْطِی الرَّجُلُ مِنْکمْ قُوَّةَ أَرْبَعِینَ رَجُلًا، وَ جُعِلَتْ قُلُوبُکمْ کزُبَرِ الْحَدِیدِ، لَوْ قُذِفَ بِهَا الْجِبَالَ لَقَلَعَتْهَا، وَ کنْتُمْ قِوَامَ الْأَرْض وَ خُزَّانَهَا». کلینی، محمد، کافی، 15: 663.
[15]. «مَثَلُ الَّذينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ في سَبيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ في كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَ اللَّهُ يُضاعِفُ لِمَنْ يَشاءُ» بقره، 261.
[16]. «وَ لا عَلَى الَّذينَ إِذا ما أَتَوْكَ لِتَحْمِلَهُمْ قُلْتَ لا أَجِدُ ما أَحْمِلُكُمْ عَلَيْهِ تَوَلَّوْا وَ أَعْيُنُهُمْ تَفيضُ مِنَ الدَّمْعِ حَزَناً أَلاَّ يَجِدُوا ما يُنْفِقُونَ» توبه، 92. برخی آهنگ جنگ داشتند، اما مَرکبی برای عزیمت نداشتند و از این که نتوانسته بودند چیزی را [برای جنگ] انفاق کنند، اشک میریختند. روشن است که مشکل این عده، نداشتن مال نبود؛ بلکه ناتوانی از انفاق جان در راه خدا بود؛ زیرا آنان برای رفتن به جبهه آمده بودند؛ نه به قصد انفاق مال. لذا انفاق جان برترین انفاق است.
[17]. «يُمْدِدْكُمْ رَبُّكُمْ بِخَمْسَةِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِكَةِ مُسَوِّمِين» آل عمران، 121.
[18]. پایگاه جنگ آوران: «طبق مدارکی که از طبقهبندی امنیتی ایالات متحده خارج و در کتابخانه جانسون در دانشگاه تگزاس وجود دارد، آمریکا میدانست که در صورت وقوع جنگ بین رژیم صهیونیستی و اعراب، اسرائیل قادر خواهد بود. … سه روز قبل از شروع جنگ یعنی در 3 ژوئن ۱۹۶۷، مائیر آمیت رئیس اداره جاسوسی اسرائیل به واشنگتن رفته و با مقامات عالیرتبه دولت آمریکا ملاقات میکند. هدف این ملاقات آن بود که اسرائیل مطمئن شود که در صورت حمله به مصر و سوریه آیا با اعتراض آمریکا مواجه خواهد شد یا نه؟ در این ملاقات آمریکاییها به آمیت گفتند که آنها مدارکی در مورد حمله احتمالی مصر به اسرائیل ندارند ولی اگر جنگی اتفاق افتد آمریکا میداند که اسرائیل میتواند ناصر را شکست دهد.»
[20]. امام خامنه ای در ۲۷ دی 1398. دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله العظمی [امام] خامنه ای.