به نام خدا
۱. دستگاههای انتخاب اصلح؛ مباحث مقدماتی
سلام
درآمد عبادی و عرفانی
بسم الله الرحمن الرحیم انا انزلناه فی لیه القدر و ما ادراک ما لیله القدر لیله القدر خیر من الف شهر تنزل الملائکه و الروح و فیها بإذن ربهم من کل امر سلام هی حتی مطلع الفجر
شب قدر مهمترین شب و برابر با هزار ماه یعنی حدود ۸۰ سال است. در شب قدر هر کسی سعی می کند خود را به مسجد یا حسینیه ای برساند، سعی می کند با وضو باشد، سعی می کند، با خدا و قران و دعا انس بگیرد و لحظه ای از آن را به بطالت نگذراند؛ چه رسد به کارهای شبهه ناک و غیبت و تهمت و گناه. در شب قدر مقدرات یک سال هر فردی تعیین می شود و انسان می کوشد برای سلامت و سعادت خود و عزیزانش دعا کند. واقعا شب قدر یکی از بزرگترین نعمت ها و الطاف الهی به امت محمد (ص) است.
ابعاد عبادی و عرفانی انتخابات
اما انتخابات چیست؟ انتخابات از جهاتی شبیه روز قدر است. روزی است که سرنوشت چهار سال و نه فقط یک سال را تعیین می کنیم. روزی است که نه فقط سرنوشت خویش، بلکه سرنوشت فرزندان و خویشان و شهر و کشور و حتی منطقه و جهان و حتی آیندگان وگذشتگان را نیز متأثر می کنیم. این چیز خیلی مهمی است. این نعمت عظیمی است که ما را در این مقام دیده اند و درخور چنین انتخابی دانسته اند. همانگونه که شب قدر درخور شکر است، روز انتخابات هم درخور شکر است. شکر نعمت هم کاربرد درست آن است. این نعمت عظمایی است که باید قدر دانست و بدانیم که مسوولیت سختی در پیش است و اثر کارهای ما دهها و گاه صدها سال به صورت قدرتمند در جریان خواهد بود.
چرا عید غدیر این همه عظمت دارد؟ و عیدالله الاکبر است؟ چون غدیر، چنانکه در نظام فقه انتخابات خواهد آمد، روز انتخابات است؛ و سرنوشت تاریخ و جغرافیای دنیای درون انسان و برون وی، به غدیر وابسته است.
تبیین وضعیت فعلی
ما در لیله القدر تاریخ عالم هستیم، در پیچ عظیم تاریخی، ما در آستانه ظهور هستیم و کمترین خطای ما ممکن است سبب تأخیر در ظهور حضرت حجت بشود. لذا باید با وضو و حضور قلب و احساس حضور در محضر خداوند و با حالی معنوی و به دور از بطالت و بی تفاوتی و خدا نکرده کارهای شبهه ناک و کارهای حرام، برای روز انتخابات آماده شویم. این ده روز تبلیغات و مقدمات آن هم شبیه «و لیال عشر» است. مفاتیح الجنان ما در این اوقات سلوکی عظیم و همه جانبه، سخنان ولیّ فقیه است؛ باید برای مشارکت بیشینه حتی با یک نفر هم که شده است، سخن بگوییم و باید برای انتخاب اصلح همه تلاش خود را بکنیم، تا بر محور حق و تکلیف الهی و ولایی، به وحدت برسیم، به حبل الله باید چنگ زد تا تفرقه رخ ندهد.
مبادا به ظنیات و حدسیات بپردازیم، حتی اگر در این شرایط هیجانی، برای ما یقین روانی تولید کند، باید به یقین معرفتی و حجت شرعی رسید و یقین های روانی را در جای خود نشاند. مکرر دیده می شود که عزیزان فکر می کنند این یقین های روانی نابرآمده از روش های شرعی و بلکه ناشی از هیجانات غیر شرعی، حجیت دارد. نه آقا باید با دقت احداکثری و مبتنی بر ضوابط شرعی به شناخت اصلح و شناخت وظایف دیگر رسید. این مساله روشن باشد. به بیان فنی، باید در راههایی که یقین روانی برای ما تولید کرده اند، بازنگری کرد و از راه شرعی حرکت کرد. این ها را می گویم چون برخی دوستان را دچار این خطا دیده ام. نمی شود دین و دنیا و سرنوشت کشور و جهان و تعجیل یا تأخیر ظهور حضرت حجت را با این دستاویزها، در این لیله القدر تاریخ و در برهه حساس انتخابات، برنامه بدهیم. حواس ها جمع باشد! و کاملا تسلیم دستور شرع باشیم و از طاغوت نفس هراسان باشیم.
در همین راستا مطالبی از کلام امام و رهبری درباره تکلیف بودن انتخاب اصلح و سپس بحث تقدم تکلیف بر نتیجه و در پایان لزوم وحدت بر حول حبل الله و تکلیف الهی بیان شد که امیداواریم کسی با این بینات دین و اسلام و سیاست ولایی مخالفت نکند و همه تسلیم باشند.
در دوره
جدید از فقه انتخابات، به بحث «دستگاه های انتخاب نامزد اصلح می پردازیم که نمودار
آن تقدیم شده است.
۲. دستگاههای انتخاب اصلح؛ ۲ معرفی دستگا
چیستی دستگاه
دستگاه یعنی مجموعه ای از عناصر به هم مرتبطی که برای تحقق هدف خاصی تنظیم شده اند؛ مثل دستگاه تنفس یا دستگاه بافندگی یا دستگاه شناخت. هر دستگاهی در شرایط خاصی می تواند عملکرد مناسب و طراحی شده را داشته باشد. برای مثال وقتی انسان در فشار شدید هیجانها باشد، ممکن است عملکرد شناختی انسان دچار اختلال شود نتواند مسائل را به درستی درک یا تحلیل کند.
استخراج و تبیین دستگاه
گاهی دستگاه از شرایط طبیعی خارج شود و دچار نقص در برخی از اجزاء و یا نقص در برخی شرایط عملکرد می شود، مانند هنگامی که بدن دچار آسیب یا بیماری باشد. در این هنگام باید کسی باش که نقشه بدن را بداند و لذا برای درمان یک شکستگی اقدام کند و از سوی دیگر، سبب قطع شبکه گردش خون یا شبکه عصبی نشود. در حالت طبیعی با این که دستگاه وجود دارد، اما توجه کافی به آن نمی شود و ابعاد آن شناخته نمی شود اما وقتی که عیبی پیدا شد، هم به دستگاه متوجه می شویم و هم درپی شناخت ابعاد آن می شویم.
دستگاه انتخاب
به طور طبیعی دستگاه انتخاب ما درست عمل می کند و ما متوجه وجود چیزی به اسم دستگاه انتخاب اصلح نیستیم. مثل هنگامی که تنفس می کنیم و متوجه نیستیم که یک دستگاه تنفس در میان است. اما گاهی دچار فشارهای زیادی می شویم به نحوی که دستگاه شناختی ما شرایط کارکرد را از دست می دهد. فشارهایی مثل هیجان نیرومند درونی، هیجان های نیرومند گروهی و هیجان های قدرتمند مخالفین. در این شرایط دستگاه انتخاب ممکن است دچار اختلال شود. همان گون قطب نما نمی تواند در هنگام نزدیکی به آهن یا آهن ربا، جهت سنجی مطلوبی داشته باشد. دستگاه انتخابگر در انسان، همانند قطب نما است. اگر قلب شما در میدان های مغناطیسی حب و بغض قوی قرار بگیرد، ذهن شما به عنوان یک قطب نما ممکن است دچار اختلال جهت یابی شود و دستگاه انتخابی آسیب می بیند. در این هنگام باید دستگاه انتخابی که استخراج شده است به عنوان الگوی تراز و الگوی مقاوم سازی نقاط لغزش به کار گرفته می شود و با نقاط آسیب و خطا مبارزه می شود.
معیارهای مهم در ساخت و به کارگیری دستگاههای انتخاب
انسان آفریده شده است تا با انتخاب هایش به رشد و کمال برسد؛ نه به صورت جبری: «انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا». پس ما با دو حوزه «بود و به بود» روبرو هستیم. با توجه به این که حوزه «بود» اهمیت زیادی دارد، دستگاه انتخاب، باید به گونه ای باشد که به میل «بهبود» و رشد، سبب از دست رفتن «بود» نشود. بنابراین بسته به «اهمیت» مسأله ای که در بود و بهبود ما نقش دارد، نوع دستگاه های انتخابی که به کار گرفته می شود فرق می کند. اگر مسأله بسیار مهم باشد و نقش خطیری در «بود و بهبود» داشته باشد، باید دستگاه انتخاب کاملا مطمئنی را به کار گرفت. در این موارد از دستگاه های ساده تر استفاده می شود. پس از تأمین شدن چارچوب «بود و بهبود» و در نظر گرفتن اهمیت چیزی که به انتخاب ما سپرده می شود، نوبت به تأمین رشد مورد نیاز و شتاب در تحقق بهبود می رسد.
هر چه از دستگاه های بالای نمودار به سوی دستگاه های پایین بیایم، تمرکز ما بر روی عنصر «رشد» بیشتر می شود.
دستگاه های ساده وضعیت محسوس تری دارند و هر چه به سمت پایین نمودار حرکت کنیم، دستگاه های شناختی، هویت غیر محسوس تر و عقلی تری به خود می گیرند.
برایند دو عنصر بود و بهبود و دو مؤلفه ناظر به آن؛ یعنی «اهمیت و رشد»، نوع دستگاه انتخابی را مشخص می کند. هر چه به سمت پایین برویم بستر برای رشد انتخابگر بیشتر است.
هر چه به
سمت بالا حرکت کنیم، اهمیت برای حفظ قوام و چارچوب «بود و بهبود» بیشتر است. مثلا
کاربرد دستگاه ساده یعنی اهمیت مساله به قدری زیاد است که باید ضریب خطا پایین
باشد. بنابراین دستگاه تنفس تقریبا نیمه خودآگاه است و عملکردی کاملا ساده و سطح
کاربری آن بسیار پایین است. چون اگر تنفس متأثر از انتخاب های ما باشد و ضریب خطا
بالا رود، جان انسان به خطر می افتد.
۳. دستگاههای انتخاب نامزد اصلح؛ دستگاه ساده و مرکب
نگاهی بر نشست پیشین
دانستیم که انسان برای کمال آفریده شده است. این رشد از رهگذر «انتخاب» های انسان انجام می شود. نوع دستگاهی که برای انتخاب های انسان تعریف می شود، به دو اهمیت مساله و رشد انسان ربط دارد.
در حقیقت پنج دستگاه برای انتخاب نامزد مطلوب وجود دارد که برای سادگی مسأله، فعلا آن را در چهار دستگاه و به شکلی هم افق با فهم مخاطب بیان می کنیم؛ نه با شکل تراز آن.
آ. دستگاه ساده انتخاب
انتخاب برای رشد است؛ اما رشد، چارچوبی دارد که خروج از آن، دیگر کمکی به رشد نمی کند. بنابراین به سبب اهمیت برخی انتخاب ها در حفظ نظام رشد و قوام بخشی به آن، برخی دستگاه های انتخاب، خطاناپذیر هستند؛ زیرا اهمیت حفظ مسأله (عنصر بود) بیشتر از اهمیت رشد (عنصر بهبود) است. این دستگاه انتخاب را «دستگاه ساده» می نامیم. در دستگاه انتخابی ساده، دشواری انتخاب، دشواری فکری نیست، بلکه دشواری در پذیرش حقیقت است نه شناخت آن.
دستگاه ساده نیز در اصل پنج زیر دستگاه دارد که در این جا به سه مورد آن می پردازیم:
یک. معرفی عینی
معرفی خود فرد به صورت عینی؛ همانند معرفی خود حضرت آدم از سوی خداوند و معرفی خود حضرت علی (ع) با دستور خداوند و از سوی پیامبر (ص) به کرات و به ویژه در یوم الله غدیر.
دو. معرفی اسم
اسم فرد یا والدین و اجداد فرد بیان می شود. در اینجا هم بستری برای گمراهی در تشخیص نیست، اما قدرت معرفی، به اندازه معرفی عینی نیست. نُوّاب خاص امام زمان نیز به نحوی معرفی اسمی شده بودند.
سه. معرفی وصفی
یکی از اوصاف و ویژگی های محسوس و غالبا ظاهری در بدن فرد مشخص می شود؛ مثل مهری که بین دو کتف پیامبر (ص) بود.
نسبت دستگاه ساده با انتخابات های کنونی
نوع دستگاه انتخاب ساده، وابسته به برآیند اهمیت مساله و نیز اهمیت رشد مردم در مساله است. لذا در شرایط کنونی امام خامنه ای اعلام کرده اند که بنده اسم کسی را نخواهم آورد، زیرا، فصل، فصل رشد مردم است. بنابراین اصل این است که کسانی که رسالت شان تأمین رشد مردم در این راستا است، حتی المقدور «دستگاه انتخاب ساده» را به کار نبرند و خود نامزد، اسم وی یا وصف ظاهری وی را بیان نکنند.
ب. دستگاه مرکب انتخاب
در صورت حفظ نظام و حفظ چارچوب انتخاب برای مردم، از دستگاه ساده به سوی «دستگاه مرکب» حرکت می شود. لذا ولیّ امر به جای معرفی «عینی، اسمی یا وصفی» فرد به معرفی معیارها روی می آورد. این معیارها می توانند در هر فردی باشند، بنابراین انتخاب را قدری دشوار می کند. همان گونه که درباره نائب عام امام زمان (عج) چنین دستگاهی به کار گرفته شده است.
دستگاه مرکب نیز دارای مراتبی است که می تواند «معیار محور»، «عیار محور» یا «معیاری- عیاری» باشد. در حالت نخست، تلاش مردم بیشتر بر روی شناخت معیارها متمرکز است و با شناخت معیارها، تشخیص عیار افراد دشوار نیست. گاهی تشخیص معیارها دشوار نیست، اما تشخیص عیارها دشوار است و گاهی هم معیارشناسی و هم عیارشناسی با سختی هایی همراه است.
دستگاهِ شناختی مرکب، دستگاهی است که در دوران غیبت کبرا از سوی امام زمان (عج) برای رشد خواص دینی به کار گرفته شد و در جمهوری اسلامی ایران در قالب انتخابات برای رشد عموم مردم به کار گرفته شد. اینکه در جمهوری اسلامی ایران برای انتخاب نامزدها، از دستگاه مرکب استفاده می شود. البته به سبب خناسی جریان برانداز ایکس، در متن جمهوری اسلامی و به سبب اهمیت مساله، امام خمینی در برخی جمع های محدود، اسم نائب عام امام زمان در زمان پس از خودش را نیز بیان کرده بودند؛ تا توطئه همان خائنی که منتظری را به امام تحمیل کرد، ابتر بماند.
فرمایش امام خامنه ای در جمع صدا و سیمایی ها به خوبی نشان از اهمیت رشد مردم دارد و به کارگیری دستگاه مرکب انتخابی دارد:
«باید کاری کرد که مردم #خودشان انتخاب کنند و برای آن که مردم قدرت انتخاب داشته باشند، صدا و سیما #باید معیارها را به روش های هنری و خوب بیان کند تا به انتخاب حق و اصلح منتهی شود». ۲۳/۲/۷۶.
به طور طبیعی دستگاه مرکب، دستگاه بسیار خوبی برای رشد است، اما اگر فضا غبارآلود شود، دستگاه مرکب دچار اختلال کارکرد می شود و باید با کمک یک دستگاه پیشرفته تر، اختلال عملکرد آن را برطرف کرد، این دستگاه چنان که خواهد آمد، دستگاه پیچیده نامیده می شود.
۴. دستگاههای انتخاب اصلح؛ دستگاه پیچیده انتخاب
درآمدی بر شناخت معیارهای ولیّ امر
ولیّ امر در هر دوره ای ممکن است که متناسب با شرایط داخلی، منطقه ای و جهانی، برخی معیارهای انتخاب اصلح[۱] را برجسته کند یا برای فهم بهتر مسأله، آن را به چندین زیرمعیار تبدیل کند یا حتی عناوین ضد آن هم بیاورند و توضیح بدهند. در حالی که در اصل یک معیار بیشتر نیست ولی ما با سه یا چهار عنوان مواجهیم. گاهی هم ممکن است که چندین معیار را در یک عنوان کلی تر جمع کند. به این ترتیب پس از دهها انتخابات، ما با دهها نکته ولی فقیه درباره رسالت نمایندگی و ویژگی های نماینده، با الفاظ و عبارات مختلف رو به رو می شویم. در این حال، در «تعداد معیارها، ترتیب اولویت معیارها و ارزش عددی هر معیار، دچار ابهامات جدی می شویم:
یک. تنگنای تعیین تعداد معیارها
امکان خطا در تعداد معیارها وجود دارد و نمی توان اعلام کرد که ۲۵ معیار داریم یا ۳۶ یا ۶۷ تا. زیرا برخی معیارها ممکن است از نظر کسی مترادف باشند و برخی ممکن است آن را دو معیار به حساب بیاورند یا معیارهای متضاد (عدالت طلبی، فساد ستیزی) جدا یا با هم حساب شوند. در این حال، فرضا اگر کسی نمره عدالت طلبی اش زیاد است، این نمره برای فسادستیزی هم به عنوان معیار دیگری ثبت شود، در حالی که ممکن است این دو یکی باشند و بر عکس.
دو. تنگنای اولویت بندی معیارها
در اولویت بندی معیار چگونه می توان با حجت شرعی آنها را ترتیب بخشید؟ آیا واقعا ما با حجت شرعی و دقت حداکثری می توانیم ۳۶ میعار را رتبه بندی کنیم؟ چه کسی توانسته است چنین کند و کجا ارائه کرده است؟
سه تنگنای تعیین ارزش عددی معیارها
چگونه می توان ارزش عددی هر معیار را مشخص کرد؟ مثلا ارزش عددی معیار ساده زیستی چند است و ارزش عددی معیار شجاعت چند است؟ حال اگر کسی شجاع تر بود و دیگری ساده زیست تر، کدام مقدم هستند؟ آیا واقعا در بین ما کسی هست که بتواند بر اساس حجت شرعی، ارزش عددی برای این معیارها تعیین کند؟
اگر بنا بر چنین محاسباتی بود، شایسته بود که خود رهبری، پیشگام شوند و چنین جدولی تولید کنند و تعداد معیارها و رتبه هر یک و ارزش عددی هر یک را مشخص کنند تا مکلفین به حَرَج نیفتند.
این مساله وقتی مهم می شود که بدانیم امام خامنه ای می گویند که «همگان به ویژه خواص و علما وظیفه دارند با حداکثر دقت افراد اصلح را با حجت شرعی شناسایی کرده و به مردم معرفی کنند» در حالی که اگر بخواهیم بر اساس حجت شرعی حرکت کنیم، نه تعداد معیارها را می توان مشخص کرد و اساس نه رهبری در پی تعیین عدد خاصی برای معیارها بوده اند، نه ترتیب آنها را می توان شرعاً مشخص کرد و نه ارزش عددی آنها را می توان شرعا مشخص کرد، چه رسد به این که با حداکثر دقت هم باشد و بخواهیم بگوییم که این وظیفه هم تنها متوجه فقهای حوزه فقه سیاسی نباشد، بلکه شامل افراد غیر فقیه هم باشد و چه رسد به این که نامزدهایی که ارزیابی می شوند نیز از نظر صلاحیت، قدری به هم نزدیک باشند. در این جا:
اولا در مرحله شناخت معیارها و جدول بندی و ارزشگذاری مشخص آنها دچار مشکل می شویم؛
ثانیا سطح کاربری این دستگاه پیچیده، برای کشف عیار فرد، سطح کاربری عمومی نیست و به درد همگان نمی خورد؛
ثالثاً در مرحله تطبیق معیارها و نامزدها، دچار تنگناهای شدیدی می شویم. لذا باید به دستگاه انتخاب دیگری روی آورد.
فقه انتخابات برای رهایی از این تنگنا، یک دستگاه پیچیده تری در مقایسه با دستگاه انتخاب مرکب کشف می کند که:
آ. هم دقت آن فوق العاد است؛
ب. هم نیازمند شمارگان دقیق معیارها نیست؛
ج. هم نیازمند کشف ارزش عددی معیارها نیست؛
د. هم سطح کاربری آن بسیار ساده و همگانی است؛
ه. هم حجیت شرعی دارد؛
و. هم دقت آن حداکثری است؛
ز. و هم این که سبب رشد انتخابگر و انتخاب شوند و نیز جامعه و ساختارهای حاکم در آن می شود.
دستگاه پیچیده انتخاب
این دستگاه یک تقسیم ساده را در درک ما ایجاد می کند تا با کمک آن، به دو مساله توجه کنیم: آ. لایه و محیط انتخابی؛ ب. تفکیک معیارها.
آ. لایه انتخابات
در این جا ما باید توجه کنیم که این انتخابات برای چه جایگاهی است و فرد منتخب، چه وظایفی بر عهده دارد. برای مثال وقتی می خواهیم کسی را به عنوان نامزد اصلح در انتخابات مجلس برگزینیم، باید به وظایف نماینده مجلس توجه کرد.[۲]
بررسی تطبیقی
مطابق مفاد فصل ششم قانون اساسی، مجلس و نمایندگان به طور کلی در دو بعد قانونگذاری در محدود قانون اساسی و نظارت و تحقیق و تفحص در همه امور کشور مسوولیت دارند و اهمیت و گستره دخالت آن به قدری است که امام خمینی گفتند که «مجلس در راس همه امور» است.
حوزه اختیارات و وظایف نمایندگان به نحوی در سوگندنامه آنان (اصل ۶۷ قانون اساسی) نیز بازتاب یافته است:
«من در برابر قرآن مجید، به خدای قادر متعال سوگند یاد می کنم و با تکیه بر شرف انسانی خویش تعهد می نمایم که پاسدار حریم اسلام و نگاهبان دستاوردهای انقلاب اسلامی ملت ایران و مبانی جمهوری اسلامی باشم …».
خلاصه این که مجلس به صورت مستقیم و غیر مستقیم در مسائل مهم داخلی و خارجی کشور نقش بسیاری دارد.
اکنون اگر بخواهیم به معیارهای مورد نیاز برای کارکردهای اصلی نمایندگی توجه کنیم، باید به دو حوزه سیاسی- انقلابی و اسلامی اشاره کرد.
ب. تفکیک معیارها
یک. معیارهای عمومی
هر کس(به جز اقلیت ها) که بخواهد متولی مسوولیت نمایندگی شوراها یا مجلس یا خبرگان یا ریاست جمهوری بشود، باید، اولاً و مهمتر از همه، انسان متدین و باتقوا باشد وانگهی این ایمان و تعهد باید در زیرمعیارهای مرتبط با آن امتداد یابد و یک تقوایی نباشد که امتداد اجتماعی و کارکردی نیافته است؛ معیارهایی همانند عدالت طلبی، پاکدستی، شجاعت و توانمندی، امتداد طبیعی تقوا است. به این معیارها، معیارهای عمومی می گوییم.
دو. معیارهای تخصصی
اما برخی از معیارها در نسبت با وظیفه ای که نامزد یک انتخابات دارد، برجسته تر می شود. مثلا اگر کسی نامزد یک مقام اجرایی است، طبعا توان مندی های اجرایی و مدیریتی ارزش محوری تری، نسبت به توانمندی های علمی و نظارتی به خود می گیرد و اگر کسی می خواهد برای یک مقام قانونگذاری و نظارتی انتخاب شود، طبعا معیارهای و مهارتهای شناختی و نظارتی جایگاه محوری تری نسبت به معیارهای اجرایی و مدیریتی به خود می گیرند. این مسأله از مسلمات است.
معیارهای تخصص را می توان هم از نظر علمی و هم از نظر عملی مورد توجه قرار داد؛ مثلا اینکه تخصص های علمی فرد چقدر با وظایف مجلس مرتبط است و نیز تجارب عملی فرد تا چه اندازه با وضعیت مجلس متناسب است.
بررسی تطبیقی معیارهای مربوط
توجه به برخی از معیارهایی که در کلام ولیّ فقیه آمده است، ما را به درک دستگاه انتخابی پیچیده کمک می کند؛ مثلاً ایشان برای شناخت نامزد اصلح به اسلام شناسی و فهم سیاسی که با کارکردهای اصلی نماینده ارتباط بیشتری دارند، توجه می دهند:
امام خامنه ای: «نماینده نباید مفتون هم بشود. بعضیها مفتون و فریفته میشوند و دهنشان باز میماند! اینها آدمهای سادهلوحی هستند که راهحلهای خیالىِ اقتصادی یا سیاسی یا امنیتیای که با آب و تاب تمام و با رنگ و لعاب گوناگون عرضه میشود، آنها را از خود بیخود میکند! سالها تجربه میکنند؛ اما آخرش خود و دیگران را به خاک سیاه می نشانند! بنابراین، مفتون هم نباید بشوند؛ بلکه به دنبال راهحلّ صحیح، راه حلّ مستقل، راه حلّ برخاسته از شرایط خاص این ملت و این کشور و راهحلّ ارائه شده از سوی اسلام باشند. اسلام در همه مسائل، همه راهحلها را داده است؛ ما باید خودمان برویم و پیدا کنیم. اگر ما کج میفهمیم، اگر ما بد میفهمیم، اگر ما دنبالش نمیرویم و نمیرسیم، تقصیر اسلام نیست؛ خودمان را باید اصلاح کنیم.» ۱۳۷۸/۱۱/۲۶
امام خامنه ای: «نماینده باید دارای فهم و درک سیاسی باشد و مسائل کشور را بفهمد؛ هم مسائل خارجی و توطئههای دشمنان را و هم مسائل داخلی و نیازهای مردم و اولویتهای کشور را. اینطور نباشد که بدون رعایت اولویتها، مسألهای را مطرح کنند، شعاری بدهند و برای ملت و دولت مشکل درست کنند.» ۱۳۷۱/۰۱/۰۷
امام خامنه ای: «اگر نمایندهای به مجلس برود که از مسائل کشور درک لازم را نداشته باشد؛ فاقد هوشمندی، آگاهی، سواد و معرفت لازم باشد، بهدرد نمیخورد. نمایندگی کار مهّمی است.» ۱۳۷۴/۱۱/۲۰
این مسلم است که تخصص اسلامی و تخصص سیاسی و جریان شناسی های سیاسی و فرهنگی و اجتماعی و مباحث کلان اقتصاد اسلامی و… برای یک نماینده موفق نقش محوری تر و مهمتری نسبت به توانایی ها و مهارت و تجارب مدیریتی دارد. بنابراین پس از توجه به ویژگی های عام، نوبت به توجه به ویژگی های متناسب با کارکرد لایه و محیطی است که مردم در پی انتخاب فردی بران آن جا هستند.
نتیجه
در دستگاه پیچیده انتخاب نامزد اصلح، ابتدا باید لایه انتخابات را شناخت، سپس باید به دو گونه معیار عمومی و تخصصی توجه کرد. این امر کمک زیادی می کند تا عموم مردم بتوانند به انتخاب نامزد اصلح برسند. هر چند که در اینجا نیز ممکن است که گاهی، نیازمند مراجعه به متخصصان فقه انتخابات و نخبگان دارای شناخت میدانی از نامزدها باشیم.
نموداری از دستگاه ابَری، مبتنی بر ابرقه در بالا آمده است. این دستگاه توضیحات بسیار پیشرفته ای دارد که مجالی دیگری می طلبد.
[۱]. برای شناخت فرد صالح از فرد ناصالح، تقریبا توان شناختی عادی افراد کافی است، اما توجه به معیارهایی که ولیّ فقیه داده است، کار را یکسره می کند. اما برای شناخت معیارهای انتخاب فرد اصلح از صالح، مسأله دشوار می شود
[۲]. از آنجا که قاعدتاً مؤمنین در پی حضور فرد اصلح در انتخابات هستند و برای حفظ وحدت، حداکثر دقت در انتخاب اصلح بودن خود یا دیگران را به کار می گیرند، بستر رقابت درون گفتمانی کوچک می شود و طبعا معیارهای رهبری نیز معیارهایی را با عنوان ویژه ای مثل «معیار تشخیص صالح از اصلح» بیان نکرده اند و طبعا به مراتب صدق معیارها بر افراد واگذار شده است. اینک اگر خطایی در میان باشد و ما ناگزیر بشویم بین اصلح و صالح انتخاب کنیم، باید در کلام ولیّ فقیه دقت بیشتری کرد. اما اگر ولیّ فقیه معیارها را به صورت مرتب شماره گذاری و ارزش گذاری نکرده باشند، به ویژه اگر رهبری هنوز برای این دوره به بیان معیارهای ناظر به این شرایط نپرداخته باشند، نوبت به اجتهاد در کلام ایشان می رسد، نه اجتهاد در منابع دینی. نقشه اجمالی این اجتهاد برای طراحی دستگاه نیمه خودکار، با توجه به وظایف نماینده در قانون اساسی و کلام رهبری، به دست می آید.